نگاهی به نمایش «دو نمایش با یک بلیط» به کارگردانی رضا آزاد دریایی
به قلم نسیبه جمشیدی شاهرودی
خواستگاری و خرس، دو نمایش با یک بلیط
این روزها در رکود اجرای گروههای نمایشی باسابقه و دوری بازیگران حرفهای تئاتر استان از صحنه، شاهد اجراهای پیدرپی پایان دورهی موسسات و گروههای جوان و نوپای نمایشی هستیم. این بار رضا آزاد دریایی بازیگر، کارگردان و مربی تئاتر باسابقه و نامآشنای هرمزگانی نمایشنامه «خرس و خواستگاری»، آثار برجستهی نمایشنامهنویس شهیر روسی، آنتوان چخوف را با عنوان «دو نمایش با یک بلیط» و با استفاده از هنرجویان خود به روی صحنه آورده است.
این هنرمند هرمزگانی که کارگردانی و بازی در آثار کمدی زیادی را در کارنامه خود دارد، ثابت کرده به خوبی کمدی را میشناسد و میتواند لحظات شادی را برای مخاطب خلق کند و اگر به این گفتهی تهیهکنندهی نمایش استناد کرد که مهمترین هدفشان ساعتی حال خوب و خوشحالی برای مخاطب بودهاست، در کار خود موفق بودهاند. اما از انجایی که تئاتر کمدی یکی از موثرترین راهها برای انتقال مفاهیم انسانی و معناست، باید دید آیا این دو نمایش اقتباسی از آثار چخوف در بطن و پیام مورد انتقال خود به تزکیه نفس در مخاطب میرسد؟
این کارگردان قبلا اقتباسی از این دو نمایشنامه را با عنوان «شانی و شورهای» به چاپ رسانده است. و حالا بعد ازگذشت چند سال اقتباس تازه ای از آنها را به عنوان اجرای پایان دورهی هنرجویان خود در موسسه سینمایی لور به تهیهکنندگی سعید دادیزاده در قالب اجرای عموم به روی صحنه آورده است. قطعا انتخاب اثری که قبلا زیر و بماش را درآورده باشی برای یک پروژهی آموزشی میتواند کار را برای کارگردان آسان کند، تا وقت بیشتری را صرف بازیگردانی هنرجویان، رویکرد اجرایی و مسائل فنی نمایش کند.
گرچه نمایشنامه های چخوف با زبان کمدی مخصوص خود، درامی مملو از نیش و کنایه است اما رضا آزاد دریایی در مقام نویسنده با اشاره به شوخیهای فضای مجازی در سرتاسر اجرا و حتی شوخی های کنایی برگرفته از اخبار فضای مجازی که گاهی نیز با هدف نقد مسائل مختلف اجتماعی بیان می شود، این دو درام پرمحتوای چخوف را به کلاژی از ترندهای اینستاگرامی تقلیل داده و از کیفیت درام آن کاسته است.
این دونمایش کاملا مستقل اجرا می شوند، ابتدا نمایش خواستگاری که خوش ریتم است، بازی بازیگران در مجموع پرانرژی ست و مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند. در مورد دو بازیگر زن و مرد روبروی هم در این نمایش (بنفشه نمایشی و عباس رودساز)، هدایت صحیح، و بده بستانهای این دو بازیگر، به طنازی این دو کاراکتر تیپیکال روی صحنه کمک کردهاست. به دلیل اینکه این یک اجرای پایان دورهی آموزش بازیگری تئاتر است چندان نمیشود به انتخاب بازیگران برای نقش ها و البته بازی آنها خرده گرفت. واضح است کارگردان اثر نهایت تلاش خود را برای سپردن هر نقش به هر بازیگر بر اساس توانمندی و ضعف های آنها داشته و حتی در جایی بدون منطق و بیربط به فضای نمایش اما برای استفاده از همهی هنرجویان، ایفای یک نقش را به عهدهی دو بازیگر متفاوت گذاشته و هر بار جایشان عوض میشود. که به دلیل گریم و شباهت زیاد دو بازیگر روی صحنه، خلاقانه به نظر می رسد.
با شروع نمایش دوم ، یعنی خرس، ریتم کار کند میشود، صحنه کشدار میشود و بازیگر زن نمایش (مرجان هدایت) که صدای کوک و پختهای دارد، اما حس چندان خوبی ندارد و با ادا و اطوارهای بیجا، اجازه نمیدهد فضای نمایش شکل بگیرد. این وضع تا ورود بازیگر مرد که رضا آزاد دریایی، خود آن را بازی میکند ادامه مییابد و به نحوی با ورود این بازیگر کار نجات پیدا میکند. بازی رها و راحت، حس درست در موقعیتهای مختلف نمایش، جذابیت این کاراکتر و حضورش روی صحنه را برای مخاطب شیرین میکند.
در کارگردانی این اثر چیزی که توجه کمی به آن شده است، سکوت است، نمایش تقریبا هیچ سکوتی ندارد که بتواند مخاطب را اندکی به تفکر وادارد و به کاتارسیس برساند. حتی دیالوگهای جدی نمایش و تمام موقعیتهای دراماتیک از جنس کمدی اسلپ استیک، پر از حرکت و سر و صدا و به شکلی مبالغه آمیز است.
در این دو نمایش تکلیف ما با زمان و مکان و خصوصا زبان نمایش مشخص نمیشود، گریم و لباس ها خارجیست، کاراکترهای نمایش به ظاهر روس هستند، اسامی افراد و مشاهیری از جغرافیای متفاوت شنیده می شود. به مکانهایی مانند دهستان سرخون در بندرعباس ارجاع داده میشود، در دیالوگهای اکثر بازیگران اصطلاحات و عبارات بومی هرمزگانی شنیده می شود، در جاهایی گویش و یا لهجه هر کاراکتر بر اساس زادگاه اصلی هر بازیگر به گیلکی، کردی، بندری و رودباری تغییر میکند با این منطق که در هنگام عصبانیت، لهجه و یا گویش آنها عوضمی شود. حتی دیالوگهایی را به زبان خارجه هم در این نمایش میشنویم که نمیشود هیچ منطقی برای تعدد این گویشها و زبانها در یک اجرای واحد پیدا کرد، جز چنگ انداختن به تمام اینها برای بامزهتر کردن فضا و خنداندن مخاطب، که انصافا بخش گیلکی و رودباری بامزه بود، اما به چه قیمتی؟
و در آخر، تئاتر استان هرمزگان برای پویایی هر چه بیشتر نیاز مبرمی به ورود هنرجویان خلاق به عرصهی بازیگری حرفهای تئاتر استان دارد. و این امر با استمرار حضور آنها روی صحنه میسر میشود. از این رو برگزاری دورههای آموزشی از ضروریات تربیت صحیح بازیگران و هنرمندان تئاتر در استان هرمزگان است و در سالهای اخیر با وجود موسسات آموزشی و نیز تلاش انجمنهای نمایشی بیشتر شاهد این اتفاق هستیم. رضا آزاد دریایی که قبلا هم در حیطهی آموزش بازیگری موفق عمل کرده است. در مجموع این بار هم توانسته گروه جدیدی از بازیگران جوان را به به تئاتر هرمزگان معرفی کند.